محل تبلیغات شما
امشب(یعنی دیشب)که خونه مامان بودم و فندق‌جانم روی پام خوابیده بود، شما خیلی شیک تشریف آوردی تلوزیون رو که صداش هم نسبتاً بلند بود رو روشن کردی :|| واسه همین هم آقاپسر ما از خواب بیدار شد :(( بت گفتم یه رووووزی که پسرت(❤)به دنیا اومد من و امیرصدرا میایم خونتون و صدای تی‌وی رو میذاریم روی ۱۰۰!!!! که سرکارعلیه خندیدین و فرمودین راه‌مون نمیدین :)) ما هم در پاسخ عرض کردیم که بالاخره که خونه مامان میاین؛ ک البته در جواب شنیدیم خیر، تشریف میبرین منزل مادرشوهرتون

×25 این داستان: خاله غربتی!

×21 از هر دری سخنی!

×17 یه زمانی بعضیا حرف از دُم و کول میزدن!!

رو ,هم ,تشریف ,روی ,یه ,خونه ,خونه مامان ,که خونه ,راه‌مون نمیدین ,نمیدین ما ,فرمودین راه‌مون

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

غمگین وعاشقانه شادی و نشاط در مدرسه، محیط امن آموزش